سر، در آستان علی (ع)
دل، در سر پایینی ورودی حرم ح س ی ن (ع)
و چشم، در کفش کن حرم ساقی عطشان جا ماند ...
و جان در سامراو کاظمین
-------------------------------------------------------
نشد کربلا بمانم
خدا کند کربلایی ...
پی نوشت : عرض تشکر فراوان به خاطر این همه اظهار لطف دوستان ، نایب الزیارة همه عزیزان بودم
می بخشید پاسخ کامنت ها داده نشد ...
قصه رفتن و باز گشتن از کربلا قصه ی همیشگی کلاغ روسیاه قصه هاست که مدام می رود اما نمی رسد...(خودم رو عرض می کنم که اگر واقعاً رسیده بودم که دیگر برگشتی در کار نبود...افسوس از روح هایی که از جسم عقب می مانند! جسم می رود ...می رسد...باز میگردد...اما روح اندر خم کوچه ی اول مانده...)
اللهم الرزقنا توفیق شهادتاً فی سبیل الحسین
---------------------------------------------------------------------------
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ...
اللهم الرزقنا ...