باز این سگ زرد ، گرمِ وق وق شده است
ظرف طمعش باز معلّق شده است
ولگردترین درنده ی رویِ زمین
دندانِ سیاه وعده اش ، لق شده است
ع.شیرخانی (ابر)
گرگ آمد و گلّه ی مرا با خود برد
یک مورچه ، غلّه ی مرا با خود برد
آنقدر هوای تو ، سرم را پر کرد
باد آمد و کلّه ی مرا با خود برد