
نان پاره ز من بستان
جان، پاره نخواهد شد
وان را که منم مأوا
آواره نخواهد شد
وان را که منم خرقه
عریان نشود هرگز
وان را که منم چاره
بی چاره نخواهد شد
---
می چرخم و می رقصم و می نوشم از این جام
بیخود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهیست
حق لایتناهیست
این عشق الهیست
این شور خداییست
---
آنکس که رُخش بیند
پاداش نخواهد هیچ
بی او به بهشت اندر
یک لحظه نپاید هیچ
این عشق الهیست
حق لایتناهیست
این عشق الهیست
این شور خداییست
---
از خویش برستم من
بر سجده نشستم من
خویشم همه غیر آمد
از غیر گسستم من
بتخانه زدم آتش
آتشکده را خاموش
( لات و هُبل و عُزا
از پایه شکستم من ) ( 2 )
---
می چرخم و می رقصم و می نوشم از این جام
بیخود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهیست
حق لایتناهیست
این عشق الهیست
این شور خداییست ...