با بردن نام او گلو می سوزد
می در جگر جام و سبو می سوزد
آنقدر ,دلم, ز غصه بی تاب شده
هر لحظه جهنمی در او می سوزد ...
ا ل ا ح ق ر
با بردن نام او گلو می سوزد
می در جگر جام و سبو می سوزد
آنقدر ,دلم, ز غصه بی تاب شده
هر لحظه جهنمی در او می سوزد ...
ا ل ا ح ق ر
یاور کنید من همیشه شعر های شما رو می خونم و پیش خودم تحسین می کنم ولی نمی دونم چرا نظر نمی دم و می رم باس ببخشید!