ز گریه ابر سیه می شود سپید اخر بس است اشک ندامت سیاهکاران را ................................................. این اشک بعید است بشوید دل ما را ترسم که بگویم که سیاهی شده ذاتم !
برای گریه همیشه به داد و فریاد نیازی نیست بغض این روزهای من با عزیزم.. جانمی می شکند! ...................................................................... بغض این روزها ...
سلام ، خسته نباشید آه باران ای امید جان بیداران بر پلیدیها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم آیا چیره خواهی شد؟ فریدون مشیری .......................................... سلام عزیز قدم رنجه فرمودید ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بس است اشک ندامت سیاهکاران را
.................................................
این اشک بعید است بشوید دل ما را
ترسم که بگویم که سیاهی شده ذاتم !