بگذار بگریم من و بگذار بگریم
بگذار در این نیمه شب تار بگریم
او رفت و امید دل من دور شد از من
بگذار که در دوری دلدار بگریم
در ماتم پژمردن گلهای امیدم
بگذار که چون ابر به گلزار بگریم
مرغ دل من پر زد و افتاد به دامش
بگذار بر این مرغ گرفتار بگریم
غمخوار من خسته به جز دیدهی من نیست
بگذار به غمخواری خود زار بگریم
در ورطهی دیوانگیم میکُشد این عشق
بگذار بر این عاقبت کار بگریم
او رفت و امید دل من دور شد از من
بگذار که در دوری دلدار بگریم
شعر از: ملک ابراهیمی
از ابراز هم دردیتون ممنون...
البته ناگفته نماند آن بنده ی خدارا ما بخشیدیم...
شاید خودم خیلی جاها دل خیلی هارا شکسته باشم!!
باشد ما نیز بخشیده شویم...!
راستی
نظرات بنده رو تایید نمی کنید؟/؟؟
نظرات قبلیم رو نمیبینم
___________
یا حق
**************************************************
سلام
کلیه نظرات غیر خصوصی نمایش داده شده
شاید نظرتون درست ارسال نشده باشه .